به گزارش شهرآرانیوز، سالن تاریک است. سکوتی سنگین فضا را در بر گرفته است. چهره دختری زیر نور کمرمق صحنه روشن میشود و قطره اشکی که روی گونهاش جاری شده، زیر نور صحنه برق میزند. دستی آرام آینهای را مقابلش میگیرد. نگاهش که در آینه میافتد، جیغی میکشد و در تاریکی محو میشود.
داستان از تماشاخانه سعادت تهران آغاز میشود که قرار است شاهد اتفاقی بیسابقه باشد. «شارمالی گل»، زنی که میخواهد برای نخستین بار بر صحنه برود، در زمانهای که زنان را تنها در جایگاه تماشاگر میپذیرند. پیش از او، همیشه مردان نقش زنان را بر عهده داشتند؛ زنپوشها، بازیگران ثابت هر نمایشی بودند. اما حالا، در تماشاخانه سعادت، او قرار است این تابو را بشکند، روبهروی نگاههای خیره بایستد و نقشش را ایفا کند.
نمایش شارمالی گل که هم از نظر قدرت اجرا و هم جذب مخاطب موفق عمل کرده است، این روزها به عنوان یکی از پرفروشهای تئاتر مشهد مطرح است. به بهانه اجرای موفق نمایش شارمالی گل با عوامل این نمایش به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
اشکان زارع درباره شکلگیری ایده نمایش میگوید: نمایشنامه را در سال ۱۳۹۹ نوشتم. زمانی که کتاب نمایش در ایران استاد بهرام بیضایی را مطالعه میکردم، در بخش نمایشهای شادیآور متوجه نکتهای جذاب شدم. در دهه ۱۳۰۰، مکانهایی به نام بنگاه شادمانی وجود داشت که گروههای تختحوضی و تقلید در آنها اجرا داشتند. یکی از پیشگامان این عرصه، امیر سعادت، تصمیم میگیرد برای نخستین بار بهجای زنپوشها، بازیگر زن را روی صحنه بیاورد. این اتفاق با واکنش تند مردم روبهرو شد و تماشاخانهاش به آتش کشیده شد. این چند خط از کتاب، پایه شکلگیری داستان نمایش شد.
او ادامه میدهد: هرچند روایت ما در سال ۱۳۱۵ رخ میدهد، اما دغدغههای آن همچنان برای مخاطب امروز ملموس است. نمایشهای ایرانی سنتی در مشهد کمرنگ شدهاند و ما سعی کردیم با رویکردی مدرن، این ژانر را احیا کنیم. همچنین، مسئله زنان و حضور آنها در هنر از گذشته تا امروز، بخش مهمی از قصه نمایش است.
کارگردان نمایش شارمالی گل درباره استفاده از موسیقی زنده در نمایش توضیح میدهد: موسیقی زنده همواره بخشی جداییناپذیر از نمایشهای تختحوضی و سیاهبازی بوده است. در اجرای ما نیز سازهای ایرانی مانند تار، کمانچه و تنبک همراهیکننده صحنهها هستند. خوشبختانه در فرآیند دریافت مجوز مشکلی نداشتیم و از بازبینی تا اجرا، موزیسینها کنار ما بودند.
زارع درباره واکنش تماشاگران بیان میکند: یکی از نکات مثبت این نمایش، ارتباط قوی آن با مخاطبان، بهویژه بانوان و اهالی تئاتر است. داستان درباره یک گروه نمایشی و چالشهایشان است، بنابراین بسیاری از اهالی هنر با آن همذاتپنداری میکنند. از سوی دیگر، تلاش کردیم روایت را برای مخاطب عام نیز قابل درک و جذاب کنیم.
او با اشاره به وضعیت تئاتر در مشهد اضافه میکند: یک تصور غلط وجود دارد که نمایشهای پرفروش حتماً به سمت ابتذال یا شوخیهای سطحی میروند. اما تجربه ما نشان داد که میتوان اثری ساخت که هم برای مخاطب جدی و هم برای تماشاگر عام جذاب باشد. تئاتر نباید محدود به قشر خاصی باشد؛ بلکه لازم است با داستانهای ملموس و اجرای قوی، ارتباط بیشتری با مردم برقرار کند.
این کارگردان درباره برنامههای آینده نمایش ادامه میدهد: بسیاری از تماشاگران پیشنهاد دادند که این نمایش را در تهران اجرا کنیم. ما هم علاقهمند به این کار هستیم، اما شرایط اجرای تئاتر در تهران متفاوت است. البته این نمایش را برای جشنواره آیین سنتی ارسال کردهایم و امیدواریم امکان اجرا در شهرهای دیگر نیز فراهم شود.
سعید باصری، بازیگر این نمایش، درباره شروع همکاریاش با گروه میگوید: حدود دو سال و نیم پیش، در تابستان ۱۴۰۰، اشکان زارع از من خواست که در تمرینات حضور پیدا کنم. از همان ابتدا قرار بود نقش "امیر سعادت" را بخوانم. تمرینات حدود سه ماه ادامه داشت و در نهایت به بازبینی رسیدیم. اما اتفاقاتی در آن مقطع رخ داد، باعث توقف کامل کار شد و اجرا هم به تعویق افتاد.
او در ادامه اضافه میکند: چند ماه قبل، از مهر ۱۴۰۳، تمرینات از سر گرفته شد و در دیماه به اجرا رسیدیم. خوشبختانه طی این مدت، نمایش مورد استقبال قرار گرفت و توانست در بین پرفروشهای تئاتر مشهد جای بگیرد.
این بازیگر درباره دلایل استقبال مخاطبان از نمایش بیان میکند: برخلاف تصور، نمایش ما یک اثر صرفاً کمدی نیست. از ابتدا هدف ما ساخت یک نمایش کمدی نبود. شاید یکی از عوامل موفقیت "شارمالی گل"، فضای صمیمی و یکدلی گروه باشد. همه اعضای تیم بدون ادعا وارد این مسیر شدند و فقط برای ارائه یک اجرای خوب تلاش کردند.
باصری ادامه میدهد: من هم تجربههایی در تئاتر داشتم، اما نقشهایی که قبلاً بازی کرده بودم، به این اندازه پررنگ نبودند. در این کار، تلاش کردم تا با تمرین مستمر، شخصیتپردازی دقیقی ارائه دهم. بارها دیالوگها را در ذهنم مرور میکردم و روشهای مختلفی برای اجرای آنها امتحان میکردم. کارگردان نمایش، اشکان زارع، نیز راهنماییهای بسیاری برای رسیدن به نقش ارائه داد.
او در پایان تأکید میکند: اگر بخواهم در یک جمله بگویم، من به تیم شارمالی گل ایمان دارم و از اینکه سوار این قطار شدهام، هیچگاه پشیمان نبودهام و نخواهم بود.
وحید غلامی، بازیگر نمایش شارمالی گل، با اشاره به همکاری طولانیمدتش با اشکان زارعی، کارگردان نمایش، میگوید: رفاقت من با اشکان به حدود ۱۲-۱۳ سال پیش برمیگردد. ما تئاتر را با هم آغاز کردیم و از سه سال پیش در جریان این پروژه قرار گرفتم. تمرینات ما از سال ۱۴۰۱ آغاز شد و اجرای ما در مهرماه همان سال آماده بود، اما به دلیل مسائل مختلف، اجرا به تعویق افتاد و دوباره در سال ۱۴۰۳ با سه ماه تمرین مجدد به روی صحنه رفتیم.
او در خصوص چگونگی هماهنگی با ریتم نمایش و نقش خود ادامه میدهد: در ابتدا مفهوم و کانسپت نمایش برای من کاملاً مشخص نبود، اما به تدریج و به ویژه در تمرینهای ۱۴۰۳، به عمق بیشتری از نقش و مفهوم رسیدم. وقتی تماشاگر را در سالن دیدم و واکنشهای آنها را نسبت به بازی خودم و هم تیمیهایم مشاهده کردم، حس کردم که این اجرا نقطه عطفی در کارهای من بود.
این بازیگر در ادامه توضیح میدهد: موضوع نمایش که مسئله زن در جامعه است، برای من جذاب بود. به نظرم این مسئله فراتر از مرزهای ایران و کشورهای اسلامی است و در سطح جهانی مطرح است. ما در این نمایش از قالبهای مختلفی همچون کمدی سیاه و نمایشهای آیینی ایرانی استفاده کردهایم تا پیامی مهم را به تماشاگر منتقل کنیم.
غلامی همچنین تاکید میکند: خیلی دوست دارم که این نمایش در شهرهای مختلف دیده شود و حتی یک نفر بیشتر آن را تماشا کند. برای من، این نمایش یکی از استانداردترین بازیهایم است.
امیرحسین بلندی، بازیگر نمایش «شارمالی گل»، تصریح میکند: در ابتدا پیشنهاد نقشی برای من بهعنوان "لال" مطرح شد که به نتیجه نرسید و تغییرات زیادی در کار ایجاد شد. پس از گذشت چند سال، دوباره پروژه شروع شد و نقش نورالله سماواتی به من پیشنهاد شد که قبول کردم.
او ادامه میدهد: در نهایت، شش ماه پیش تمرینات دوباره آغاز شد خوشحالم که این همکاری شکل گرفت و ما توانستیم به چیزی برسیم که امروز بهعنوان یک نمایش جذاب با المانهای آیینی سنتی شناخته میشود.
این بازیگر با اشاره به جذابیتهای کار برای مخاطب میگوید: این کار به نوعی به نمایشهای آیینی و سنتی مانند "تخت حوضی" بازمیگردد و برای مخاطب امروزی جذابیتهایی بهوجود میآورد. در کنار این، شخصیت شارمالی گل که رفرنس به اولین زن تئاتری تاریخ دارد، فضایی جدید برای ارتباط با نسل امروز ایجاد میکند.
در نهایت، بلندی درباره کاراکتر نورالله سماواتی تاکید میکند: این شخصیت لهجه شیرین رشتی و کمدی خاص خود را داشت و تمام تلاشم را کردم تا این کاراکتر را بهخوبی ایفا کنم. امیدوارم مخاطب از این نمایش لذت ببرد و از این تجربه برایشان جذاب باشد.
جلال شبانی، بازیگر نمایش «شارمالی گل»، درباره مسیر پر فراز و نشیب این پروژه توضیح میدهد: از سه سال پیش، اشکان زارع گروه این نمایش را جمع کرده بود و با وجود اینکه ابتدا نقشی متفاوت در نظر داشت، به دلیل تغییرات و تمرینات مجدد، در نهایت نقش مهدی مصری به من پیشنهاد شد. برای من از ابتدا بسیار جذاب بود و با تجربهای که از نمایشهای تخت حوض و سیاه پوش داشتم، دیدم که این نمایش میتواند به شکلی نو و هوشمندانه به مخاطب معرفی شود.
او تاکید میکند: متن شارمالی گل از نظر من یک شاهکار است، چرا که نمایش تخت حوض، بهویژه در ایران، به دلیل کمبود امکانات، به اندازهای که شایستهاش بود، رشد نکرد. این نمایش بهطور هوشمندانهای المانهای سنتی را در کنار یک درام جدید بهکار میبرد تا این سبک تئاتر را به شکلی تازه معرفی کند.
این بازیگر همچنین در مورد تجربه همکاری با گروه این نمایش میگوید: حضور در کنار این گروه ارزشمند برای من بسیار جذاب بود. از روزی که متن را خواندم، تا اجرای آن، هر لحظه برایم پر از جذابیت و یادگیری بود. کارگردانی اشکان زارع و تیم حرفهای گروه، این نمایش را به یکی از بهترین تجربیات تئاتری من تبدیل کرد.
او در پایان ادامه میدهد: من در زندگی شخصی خودم هم از تجربیاتم برای ایفای نقش مهدی مصری استفاده کردم و این تأثیرات، نقش را بسیار شخصی و عمیق کرد. خوشحالم که نتیجه این همکاری و تلاشهای همه اعضای گروه به خوبی دیده شد.
گلناز نصیری، بازیگر نقش شارمالی در نمایش «شارمالی گل»، درباره تجربه خود از این اثر توضیح میدهد: وقتی نقش شارمالی به من سپرده شد، ابتدا باید خودم را با ریتم نمایش هماهنگ میکردم. با توجه به اینکه یک ماه به شروع کار اضافه شدم، تمریناتم بیشتر شد تا بتوانم به سرعت خودم را به تیم برسانم و نقش را به بهترین شکل ارائه دهم.
او تصریح میکند: یکی از چالشهای اصلی من خروج از قالب خودم و وارد شدن به قالب شخصیتی کاملاً متفاوت بود. اما داستان زندگی شارمالی و شخصیت قوی او که برای رسیدن به اهدافش حاضر به تحمل سختیها بود، برای من بسیار جذاب بود. من نیز در زندگی شخصی خودم تلاش کردهام تا به جایی که هستم برسم، پس حس همزاتپنداری با این شخصیت برایم بسیار آسان بود.
این بازیگر درباره بازخوردهایی که از تماشاگران دریافت کرده نیز بیان میکند: بسیاری از خانمها پس از اجرا با اشک در چشم میگویند که این نمایش حرف دلشان را زده است و از دردهایشان صحبت کردهایم. حتی آقایان هم احساس میکنند که صحبتهای نمایش نمایانگر مشکلات خانمهاست و از این رو از نمایش استقبال کردهاند.
نصیری در پایان خاطرنشان میکند: این نمایش برای من فرصتی عالی بود که با تیمی همدل و پشتیبان کار کنم. این همکاری برای من بسیار ارزشمند و خوشایند بود.